کارینا

من از تبار غربتم از آرزوهای محال قصه ما تموم شده با یه علامت سوال

کارینا

من از تبار غربتم از آرزوهای محال قصه ما تموم شده با یه علامت سوال

پای تو در میون باشه...

شاهکار بینش پژوه  ترانه سرای محبوب منه .

سعی میکنم از این به بعد بیشتر ازش بنویسم .

پای تو در میون باشه...

 

پای تو در میون باشه ، ماه رو شکارش می کنم

تو دل شبهات می ریزم ، روز و بیدارش می کنم

خورشید اگه نگات کنه ، نور و به زانو می شونم

گندمی شونه هاتو ، با پر قو می پوشونم

پای تو در میون باشه ، کوه  رو خرابش می کنم

قایق درد و غصه رو ، نقش بر آبش می کنم

دردا رو جارو می کنم ، غصه رو پارو می کنم

نباشه اونجور که می خوای ، دنیا را وارو می کنم

دل توی سینه می تپه ، اسم تو وقتی که میاد

از همه دنیا دل من ، غیر تو چیزی نمی خواد

هزار هزار لیلی شهر ، مجنون یک نگاهمن

قطار قطار قلندرا ، ملتمس پناهمن

من که با گوشه نگام ، لیلی رو مجنون می کنم

پای تو باشه نازنین ، جونمو قربون می کنم

من که زمین به زیر پام ، به زیر بار منته

حیرون یک نگاهتم ، که یک کمش غنیمته

 

تقدیم به او که خود می داند...

نظرات 1 + ارسال نظر
زهره حراجی جمعه 11 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 06:02 ب.ظ http://karina.blogsky.com

ممنون از شعرت خیلی قشنگ بود

دوسش دارم خیلی زیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد