قبل کارهای فعلی مهران
که مدیریست نام دیگر ِ آن ،
هرکه طنزی نودشبی می ساخت
این نود شب به دیگری پرداخت (!)
منتها بعدِ پخش ِ پاورچین
شد « مدیری » به جام جم همچین
شهرتش تا ورای تهران رفت
شد جهانی ، ز مرز مهران رفت !
سیم و زر جمع کرد صد پشته
این « مدیریتش » مرا کشته !
رفت و مجموعه ی جدیدی ساخت
عده ای را به جان هم انداخت !
طبق معمول ِ بحثهای قدیم
به دو قسمت نبرد شد تقسیم...
عده ای بر مخالفت اصرار
عده ای پافشاری و تکرار
عده ای لب گزیده با دندان
عده ای شاد و راضی و خندان
عده ای شاکی از چنین تهدید
عده ای ویگولنزج عالی بید !
گله ی شاکیان : که این سریال
می کند در زبانمان اخلال
با چنین طنز ِ سست و بی مایه
زده فرهنگ بومی از پایه
برده تاریخمان به زیر سوال
کرده ما را به دست خود پامال
از تهاجم به لحن و لهجه پر است
ظلم بارز به ترک و کرد و لر است
کرده توهین ِ واقعا شومی
به هنرهای ملی و بومی
کرده توهین به قشر دهقانان
ظلم کرده به حرفه ی آنان
نیست اینها حقایق ِ دهقان
مثلا این شقایق دهقان !
نیست اینها نمادی از رشوه
کیست لیلون که می کند عشوه ؟!
گرچه گاهی لطیف و شیرین است
طنز ِ ( دیمی...! ) که گفته اند این است
بعدِ تقریر ِ ! نقدِ منتقدان
نوبتِ سوی دیگر ِ میدان :
این طرف یار و یاور برره
دوستداران ِ کشور برره !
صحبتِ حامیان : که این سریال
هست خیلی تمیز و توپ و باحال
شده مطرح در آن نخستین بار
حکم تبعید روزنامه نگار
می دهند از شعارها خبری
شعرهای بگوری ِ برری
با نگاهی ظریف ، مجموعه
شده نزدیکِ فیلم ممنوعه
هست کافی فقط همین ثمره :
نام ِ نابِ نظام دوبرره
در لباسی نظامی و جنگی
آدمی بی سواد و مافنگی
گرچه قدری به آبشان بستند
دیگران نیز واقعی هستند
دیده هر کس هزارتا لیلون
در خیابان و کوچه و میدون !
دخترانی که بعدِ دانشگاه
آآآه از ناز عشوه هاشان... آه !
جان نثاران به چشم خود دیدیم
بلکه خود پاچه خارتر بیدیم !
یک به یک سمبلند این خُلها
همگان دیده اند طغرلها
طنز محبوبِ مردم ِ برره
شاهکاری بزرگ و بی ضرره !
انتقادش اگرچه بیش و کم است
با همین حال نیز مغتنم است
هست مجموعه ای از این دو کلام :
انتقاد از خواص و نقد عوام .
این هم از گفته ی هواداران
نقل قولی نمودم از یاران
الغرض هر طرف از این پیکار!
همچنان روی حرف خود اصرار
آنچنان شد دمای بحث زیاد
سایت هفت سنگ داد حکم جهاد !
بنده هم طبع خود روان کردم!
نظرم را چنین بیان کردم :
هیچ گربه برای رَبَِّ کریم
نکند هیچ موش را تکریم !
جام جم نیز در پی چیزیست
که در این ماجرا مشخص نیست
پای این طنز گرچه می خندیم
نیش خود را به وقت می بندیم...
***
منتقد گفت بعدِ دلپیچه
ای که گفتید « نقد » یعنی چه ؟!