کارینا

من از تبار غربتم از آرزوهای محال قصه ما تموم شده با یه علامت سوال

کارینا

من از تبار غربتم از آرزوهای محال قصه ما تموم شده با یه علامت سوال

تو با منی هر جا می رم ...

تو از منی...تو با منی...من با تو من شده ام و با تو شکل گرفته ام...هر روز بارها و بارها به تو نگاه میکنم و بدون دیدنت زندگی برایم سخت و دشوار میشود...آری من تو را دوست دارم...اندام کشیده ات را دوست دارم...خم های پیکر زیبایت را دوست دارم...وقتی به موهایت نگاه میکنم گرچه نمیتوانم همه آنها را ببینم ولی همان اندازه هم را که بیرون آمده و در دید من است را دوست دارم...وقتی نوازشت میکنم آرزویم این است که در آینه بتوانم ببینمت...ولی افسوس...تو منبع جوششی...سرچشمه تراوشی...تو حیات را در من جاری میسازی و وقتی من بیمار میشوم از من پریشان تر میشوی و من دیگر نمیتوانم طعم زندگی را بچشم...گاهی اوقات که بدلیل سرما یا خجالت سرخ میشوی به نظرم زیباتر می آیی...آری تو دماغ منی و من دوستت دارم!یهههههههههههههههه

نظرات 2 + ارسال نظر
مرورگر.کام سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 02:20 ق.ظ http://www.moroorgar.com

آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::

ehsan سه‌شنبه 8 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:21 ب.ظ

kheili jaleb bood
vali chize jalebtar saate neveshtanet bood
mage bikari divoone
khoda ye aghli be to bede ye pooliam be ma

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد